{بسم الله الرحمان الرحیم}
مصاحبه با آقای محمد جواد رفیعا مسجد مولود کعبه کوی آزادگان دزفول تاریخ:۹۸/۴/۲
در سال ۱۳۴۴در شهر دزفول به دنیا آمد.در راهنمایی حافظ دوران تحصیلات خود را گذراند.زمانی که جنگ شروع شد آنقدر کوچک بود که در بسیج راهش نمی دادند.بالاخره در تابستان سال ۱۳۶۰به جبهه اعزام شد و در آن زمان ۱۵ سال داشت.در اول سال ۱۳۶۱به عملیات فتح المبین اعزام شد.درحین همین عملیات ترکشی به دستش اصابت کرد و در عملیات بیت المقدس برای اینکه جراحت زیادی داشت نتوانست شرکت کند.در سال۱۳۶۱٫۴٫۲۶اسیر شد. ودر همان روز فهمید که برادرش شهید شده است{برادرش غلام حسین دیمی(نام خوانوادگی این بزرگوار در زمان دفاع مقدس دیمی بوده است) یکی از شهدا هفت سال دفاع مقدس در شهر دزفول بود}در رفتن به جبهه پدر و مادر مانع می شدند ولی او پدر و مادر را قانع میکرد و اجازه آنها را میگرفت.در عملیات رمضان در گردان میثم بود.در جنگ گردان میثم باید سطون حرکت عراقی ها را از پشت می شکست که عملیات لو رفت و صدها نفر شهید شدند و بعضی ها هم به اسارت گرفته شدند و محمد جواد جز همان افراد بود که به اسارت رسید.به روایت این بزرگوار او و برادرش یک بار در جنگ در کنار هم بوده اند آن هم به مدت یک تا دو روز در عملیات فتح المبین.
غلام حسین برادر ایشان در عملیات بیت المقدس جانشین فرمانده گردان بود آن هم در سن ۲۰ سالگی.