داستان راستان نوشته مرتضی مطهری کتابی در باب فضایل و کرامات پیامبر اسلام (ص) و خاندان اوست. اين كتاب در قالب ۱۲۵ داستان که ریشه در تعلیمات اسلامی دارد به رشته تحریر درآمده است. مرتضی مطهری که مجتهدی عالم بر فقه و فیلسوفی اندیشمند بود، توانسته مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را با لحنی ساده و قابل فهم بیان کند. قهرمانهای کتاب او از پیشوایان بزرگ دین و شخصیتهای بزرگوار علمی و فقهی انتخاب شدهاند. با اینکه کتاب داستان راستان در قالب روایتی داستانی نوشته شده است، ولی میتوان در بطن کتاب مقصود مطهری را به راحتی درک کرد و آن تعریفی جدید از جامعه اسلامی است. او در بحبوحه دهه ۴۰ شمسی که ریشههای مدرنیته با شمایل غربی به شکلی روزافزون در حال رشد بود، کتاب خود را منتشر کرد. حرکت او در زمان خودش بسیار جسورانه بود که با استقبال گسترده مردم همراه بود، ولی بازخورد اصلی کتابش بعدها در انقلاب اسلامی نمایان شد.
استاد مرتضی مطهری در مقدمه کتاب خود آورده اند:در مدتی که مشغول جمع آوری و تنظیم و نگارش یا چاپ این داستانها بودم،به هریک از رفقا که برخورد می کردم و می گفتم کتابی در دست تألیف دارم مشتمل بر یه عده داستانهای سودمند واقعی که از کتب احادیث یا تواریخ و سیر استخراج کرده با زبانی ساده و سبکی اینچنین نگارش می دهم تا در دسترس عموم قرار بگیرد، همه تحسین و تمجید می کردند و این را بالاخص برای طبقه ی جوان کاری مفید می دانستند.
مآخذ و مدارک داستانها با قید صفحه و احیانا با قید چاپ کتاب،در پاورقی نشان داده شده و گاه هست که بیش از یک مأخذ در پاورقی ذکر شده.غالبا ذکر بیش از یک مأخذ برای این بوده که در نقلها کم و زیادی وجود داشته و قرائن نشان می داده که از هر کدام چیزی افتاده یا آنکه ناقل عنایتی به نقل همه ی داستان نداشته است.
در بیان و نگارش هیچ داستانی از حدود متن مآخذی که نقل گشته تجاوز نشده و نگارنده از خیال خود چیزی بر اصل داستتن نیفزوده یا چیزی از آن کم نکرده است.ولی در عین حال این کتاب یک ترجمه ی ساده تحت اللفظی نیست،بلکه ستی شده در حدودی که قرائن و امارات دلالت می کند و مقتضای طبیعت و روحیه های بشری است،بدون آنکه چیزی بر متن داستان افزوده گردد،هر داستانی پرورش داده شود.
نام این کتاب را به اعتبار اینکه غالب قهرمانان این داستان ها کسانی هستند که راست رو و بر صراط مستقیم می باشند و در زبان قرآن کریم(صدّیقین)نامیده شده اند «داستان راستان » گذاشته ایم.البته از آن جهت هم که معمولا طالبان و خوانندگان این گونه داستانها افرادی هستند که می مواهند راست گام برداذند و این کتاب برای آنها و به خاطر آنهاست،ما این داستانها را می توانیم « داستان راستان »بدانیم.
گذشته از همه ی اینها،چون این داستانها ساخته ی وهم و خیال نیست،بلکه قضایایی است که در دنیا واقع شده و در متون کتبی که عنایت بوده قضایای حقیقی در آن کتب با کمال صداقت و راستی و امانت ضبط شود ضبط شده و این داستانها « داستانهای راست »است،از این رو مناسب بود کن ماده ی راستی را در جزء نام این کتاب قرار دهیم.